حاجتمو روا کن...
سه شنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۶، ۱۲:۰۶ ق.ظ
نم نم بارون تو خیابون خیس
وقت نشستن توی این خونه نیس
کاشکی بدونی که واسم عزیزی
نمرۀ من تو عاشقی نمره بیس
تو کوچه منتظر به راهت منم
بلا بگردون نگاهت منم
بذار قدمهاتو به روی چشمام
حریص رخسار چو ماهت منم
وای که چقدر بوسه لباتو تشنه ام
شبنم عاشقی به گوشه چشمم
آروم جونم تو بیا کنارم
تا ته دل بشینه غصه خشمم
به چشم تو زیباترین فرشته ام
اسم تو رو رو قلب خود نوشتم
جهنمی نکن دلو با رفتن
فقط کنار تو توی بهشتم
ماه منی نورتو بر ملا کن
زهره رو بین اخترا سوا کن
غصه نده این دل عاشقم رو
بیا بمون حاجتمو روا کن...
- ۹۶/۱۲/۰۱
سپاس از مهربانیهایت
دل میرود و دیده نمیشاید دوخت
چون زهد نباشد نتوان زرق فروخت
پروانهٔ مستمند را شمع نسوخت
آن سوخت که شمع را چنین میافروخت
#سعدی
خواندم و لذت بردم