یوسف زهــــــرای من هنگامه برپا میکند...☆
سه شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۰۱ ق.ظ
"به نامش و به یاری اش"
ماه من "مهدی" چو یوسف در میان عاشقان
تیغ ابرویش به دل از عشق خونها میکند
طاق ابروی هلالش قبلۀ عاشق دلان
بر رخ ماهش ببین آن خال غوغا میکند
در پی سلطان عشق، عالم دوانند جملگی
پُر جنون اند از حضورش بس که شیدا میکند
صد هزاران لیلی و مجنونِ عاشق در برش
مات، تا قرص قمر رخ را هویدا میکند
از قدوم پرفتوحش هر کجا پا مینهد
عطر جنت میفشاند نیک بر جا میکند
قامت رعنای او بنگر قیامت کرده است
یوسف زهرای من هنگامه برپا میکند...
عالم تاریک از شمس وجود عارفش
میشود روشن چو "مهدی" جلوه پیدا میکند
زهره و پروین و دیگر اختران آسمان
روشن از مه میشوند و رو به فردا میکند...
- ۹۷/۰۲/۱۱